ترجمه مقاله

ریمله

لغت‌نامه دهخدا

ریمله . [ ل ِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش حومه ٔ شهرستان خرم آباد. این دهستان در شمال شهرستان واقع و حدود آن از شمال ، بخش سلسله . از خاور، دهستان ده پیر. از باختر، سفیدکوه و دهستان ناوه کش و از جنوب ، خرم آباد است . موقعیت طبیعی : تپه ماهور و کوهستانی . هوا: معتدل و سردسیر. آب آن از رودخانه ٔ خرم آباد و چشمه ها. بلندترین کوههای آن سیاه و سفیده کوه است و دارای 38 آبادی و حدود 6400 تن سکنه است . دیه های مهم آن سراب تلخ پیر حیاتی ، پاپی خالدار بالا و قلعه نوریمله است . ساکنان از طایفه ٔ حسنوند و بیرالوندو طوایف مختلفند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
ترجمه مقاله