ترجمه مقاله

ریمه

لغت‌نامه دهخدا

ریمه . [ م َ / م ِ ] (اِ) چرک کنج چشم و میان مژگانها. (از برهان ) (ناظم الاطباء). به معانی ریم است . (انجمن آرا) (آنندراج ). رمص . رمض . ژفک .
ترجمه مقاله