ترجمه مقاله

زآف

لغت‌نامه دهخدا

زآف . [ زُ ](ع اِ) شتافتگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). اسم است به معنی اعجال . (از اقرب الموارد). || (ص ) موت زآف ؛ مرگ شتاب . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). موت زآف و زآم و ذعاف ؛ سریع. (از تاج العروس ). و گفته شده است : موت زآف ؛ مرگ کریه مانند مرگ به سم . (از تاج العروس ). و رجوع به زام و زاف شود.
ترجمه مقاله