ترجمه مقاله

زابود

لغت‌نامه دهخدا

زابود. (اِخ ) کوهی است در ناحیه ٔ صفد (صفد در جغرافیای قدیم جزء تقسیمات شامات بوده است ). صاحب نخبة الدهر آرد: دراین کوه مغاره ها و حفره ها و حوضچه هائی وجود دارد که سراسر سال قطره ای آب در آن یافت نشود، جز آنکه در یک روز معین از سال جمعی کشاورز یهودی بر این کوه گردآیند. و تمام روز در آنجا بمانند. و چون بیرون آیندناگهان در جویها و حوضهای مغاره آب روان گردد و یک تا دو ساعت ادامه یابد. یهود این روز را عید گیرند واز این آب بشهرهای دور و نزدیک حمل کنند. این آب را[بنام قریه ای که در آن کوه است ] میرون مینامند. ساکنین این کوه از دروزیه و حاکمیه و امریه تشکیل یافته است [ این چند گروه از دهریان و اهل مذهب حلول اند. منکر شرایع و قیامت و نماز و روزه و حج و زکوة و معتقد بتناسخ اند ] . (نخبة الدهر دمشقی ص 118 و 211).
ترجمه مقاله