ترجمه مقاله

زاب

لغت‌نامه دهخدا

زاب . (اِخ ) شهری است به اندلس یا روستائی است ازآن . (منتهی الارب ). و در قاموس الاعلام آمده است : خطه ای است در قسمت جنوبی جزائر ایالت قسطنطنیه ، یعنی سلسله جبال اطلس در جنوب [ بلدالجرید ] . این خطه در دورانهای گذشته یکی از مساکن اختصاصی قبائل بربر و 53 درجه طول شرقی آن بوده است . آغاز این محل نهر (جدی ) و مرکز آن قصبه ٔ بیسکره است و به دو قسمت بنام (زاب جبلی ) و (زاب شرقی ) منقسم میشده است . اهالی آن سرکش و جنگ آور بودند و فرانسویان بدشواری بر این سرزمین دست یافته اند. در 1849 م . بربریان زاب ، فرانسویان را سخت بخود مشغول داشته بودند. (قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به معجم البلدان و زاب کبیر، در لغت نامه شود.
ترجمه مقاله