زاق و زیقلغتنامه دهخدازاق و زیق . [ ق ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) بمعنی طفلان کوچک ازدختر و پسر و کنیز و غلام . (برهان قاطع) (آنندراج ). || بمعنی شور و غوغا و آشوب هم آمده است . (برهان قاطع) (آنندراج ). و رجوع به زاغ و زیغ شود.