ترجمه مقاله

زامهران

لغت‌نامه دهخدا

زامهران . [ م َ ] (اِخ ) دروازه ای بوده است در ری و یکی از محله های آن شهر بدین نام شهرت داشته است . در راحةالصدور بنقل از دمیةالقصر آمده است : محمدبن حسول وزیر از نویسندگان ارجمند است و بر انواع فضل دست دارد. وی را در خانه اش واقع در درب (دروازه ) زامهران ملاقات کردم . (راحة الصدور به تصحیح اقبال چ لیدن ص 481). و رجوع به زادمهران شود.
ترجمه مقاله