ترجمه مقاله

زامینی

لغت‌نامه دهخدا

زامینی . [ نی ی ] (اِخ ) احمدبن محمدبن یزداد مکنی به ابوسهل است وی اهل ری بود و در زامین اقامت گزید. در راه خراسان با ابوالعباس مستغفری متوفی 432هَ . ق . همسفر بود سپس او را ترک کرد و خود به حجازو عراق و موصل رفت و بر طبق گفته ٔ مستغفری ، زامینی برای وی از ابن مزجی دوست [ صاحب ] ابی علی موصلی تحصیل اجازه کرد. ابی سهل زامینی در زامین از ابوالفضل الیاس بن خالد و در مرو از ابوالفضل محمدبن حسین حدادی و ابوالهشیم مثنی بن محمد ازدی و در سرخس از ابوعلی زاهربن احمد سرخسی و در موصل از ابوالقاسم نصربن محمدبن جلیل مزجی و دیگران نقل حدیث کرده است . دوست وی ابوالعباس مستغفری از وی روایت کند و گوید: وی در بخارا بسال 515 هَ . ق . درگذشت . (از انساب سمعانی ).
ترجمه مقاله