ترجمه مقاله

زاوه

لغت‌نامه دهخدا

زاوه . [ وَ ] (اِخ ) نام شهری بوده است به خراسان و بعد از آنکه قطب الدین حیدر ترک از ترکستان بیامد و درآنجا منزل گزیده و بجوار رحمت ایزد رسیده در آنجا مدفون شده به تربت حیدریه مشهور و موسوم شده و او در پانصد و نود و هفت رحلت یافته است . (آنندراج ). شهری است در خراسان . (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). سمعانی آرد: زاوه از قریه های بوشنج (پوشنگ ) واقع میان هرات و نیشابور و نزدیک بوزجان است . از آن جا است جمیل بن محمد زاوهی . حمداﷲ مستوفی آرد: قصبه ٔ او ولایت زاوه و در آنجا قلعه ٔ گلین محکم باشد و قریب پنجاه پاره دیه از توابع آن است وبعضی را آب رود است و بعضی را آب از قنات ، حاصلش ابریشم و غله و پنبه و انگور و میوه ٔ فراوان است . مزارشیخ قطب الدین حیدر که مقدم حیدریان است در آنجا است . (نزهة القلوب ج 2 چ لیدن ص 154). این شهر از طرف چنگیز در 617 هَ . ق . مورد محاصره قرار گرفت و پس از سه روز که حصار آن گشوده شد، دست بقتل عام اهالی زد و آن را ویران ساخت . در 742 هَ . ق . نیز در دوفرسخی آن ، جنگ میان ملک معزالدین ابوالحسن محمد کرت با خواجه وجیه الدین مسعود سربدار و شیخ حسن جوری رخ داد و سلسله ٔ کوچک سربداران در این جنگ بدست معزالدین کرت منقرض گشت . (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 32 و 360).
مرحوم علامه ٔ قزوینی آرد: تربت حیدریه را سابق زاوه مینامیده اند و پس از آنکه قطب الدین حیدر، از مشاهیر عرفای اواخر قرن ششم و اوائل قرن هفتم متوفی در سنه ٔ 618 در آنجا مدفون شد بمرور زمان آن شهر به اسم تربت حیدریه مشهور گردید و معذلک فصیح خوافی زاوه را بخواف اضافه کرده و (گفته ٔ وی ) صریح است در این که زاوه و محال آن در آن عصر جزو خواف محسوب می شده است . و یکی ازدلایل قطعی که تربت حیدریه ٔ کنونی همان زاوه ٔ متقدمین است این عبارت ابن بطوطه است در سفرنامه ٔ خود (ج 1ص 252 از طبع مصر): ثم سافرنا منها (ای مدینة سرخس )الی مدینة زاوه و هی مدینة الشیخ الصالح قطب الدین حیدر و الیه تنسب طائفة الحیدریة... (تعلیقات شدالازارص 539). و رجوع به حبیب السیر ج 4 ص 251، 346، 355،592 و معجم البلدان و جهانگشای جوینی ج 1 ص 113 و ترجمه ٔ تاریخ ادبیات براون ج 3 ص 199 و 250 و زاوه ٔ خواف و زاوه ٔ سنجان شود.
ترجمه مقاله