ترجمه مقاله

زباد

لغت‌نامه دهخدا

زباد. [ زَ ] (اِخ ) شهری است بمغرب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شهری است بمغرب . از آنجاست مالک بن خیر اسکندرانی . (تاج العروس بنقل از ابوحاتم بن حیان ). زباد موضعی است در افریقیه . از آنجاست مالک بن حبر. (از معجم البلدان ).
ترجمه مقاله