ترجمه مقاله

زبار

لغت‌نامه دهخدا

زبار. [ زَب ْ با ] (اِخ ) جد محمدبن زباد کلبی و او را زبور نیز گویند. (تاج العروس ). رجوع به انساب سمعانی ذیل زبّاری شود.
ترجمه مقاله