ترجمه مقاله

زبدانی

لغت‌نامه دهخدا

زبدانی . [ زَ ب َ ] (اِخ ) عدل اهل زبدانی کوره ٔ میان دمشق و بعلبک و عهده دار رسالت میان صلاح الدین یوسف بن ایوب و فرنگ بود. وی دارای سیرتی پسندیده نبود و شهاب شاغوری دمشقی در هجاء وی گوید:
بالعدل تزدان الملوک و ما
شان ابن ایوب سوی العدل
هو دلو دولته بلاسبب
فما اری ذالدلوفی الحبل .

(معجم البلدان ).


ترجمه مقاله