ترجمه مقاله

زبرقان

لغت‌نامه دهخدا

زبرقان . [ زِ ر ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن مازن .از ابوهریره روایت دارد و محمدبن ربیعبن کعب از او نقل روایت کند. (از کتاب الجرج والتعدیل ج 3 ص 610).
ترجمه مقاله