ترجمه مقاله

زبرقان

لغت‌نامه دهخدا

زبرقان . [ زِ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عمروبن امیه ٔ ضمری محدث از عم خود جعفربن عمرو روایت دارد. (از تاج العروس ). رازی آرد: زبرقان بن عبداﷲ از عم خود عمرو ابن امیه روایت دارد و کلیب بن صبح از او نقل حدیث کند. (از کتاب الجرح و التعدیل ج 3 ص 611). ابن حجر آرد: زبرقان بن عبداﷲ ضمری از عم پدرش عمروبن امیة روایت دارد و کلیب بن صبح از او نقل حدیث کند. ابن ابی عاصم او را از آن کسان آورد که در 120 هَ . ق . درگذشته اند. احمدبن صالح گوید: صواب آن است که این همان زبرقان بن عبداﷲبن عمروبن امیه است . (از تهذیب ابن حجر عسقلانی ). رجوع به طبقات الصوفیه ص ... شود.
ترجمه مقاله