ترجمه مقاله

زبطانة

لغت‌نامه دهخدا

زبطانة. [ زَ ب َ ن َ ] (ع اِ) نیزه ٔ میان کاواک که بدان مرغان راشکار کنند. (منتهی الارب ). زبطانة سبطانة است . (البستان ) (محیط المحیط). زبطانة لغتی است در سبطانة که نیزه ای است میان تهی شبیه به نی و با سنگی که در جوف آن میگذارند مرغان را شکار کنند. (از اقرب الموارد). زبطانه بر وزن و معنی سبطانه بتحریک است و آن نیزه ای است میان خالی که با آن شکار می اندازند. (ترجمه ٔ قاموس ). زبطانه مانند سبطانه است . این هر دو لغت بتحریک خوانده میشوند و بمعنی لوله ٔ درازی است سوراخ شده که با آن گلوله پرتاب کنند و تیرهای کوچک در آن گذارندو با دمیدن در مجری آنها را (بطرف نشانه ) بیرون اندازند. و این همان است که اکنون آنرا زربطانه خوانند.(از تاج العروس ). و هم در آن کتاب ذیل ماده ٔ «سبط» آمده : سبطانه نیزه ای است میان تهی که پرندگان را با آن زنند و گویند با دمیدن در آن تیرهایی کوچک بسوی پرنده رها میکنند که هیچگاه خطا نمیکنند. و در ذیل ماده ٔ «زرط» آمده : زربطانه در تداول عامه زبطانه است . احمد رضا آرد: نیزه ای میان خالی و یا لوله ای است درازو سوراخ شده که با آن گلوله (بندقه ) پرتاب کنند و یا در آن بسختی میدمند تا تیرهای کوچکی که در آن تعبیه شده (بسوی هدف ) رها کنند. تیراندازی بدین وسیله معمولاً خطا نمیکند. (متن اللغة). در شفاء الغلیل است که زبطانه مولد و اصل آن سبطانه است . رجوع به شفاء الغلیل شود. زبطانه از آلات صید و عبارت است از چوبی دراز و مانند نیزه میان تهی ،شکارچی گلوله ٔ گلین و خرد را در دهانه ٔ آن قرار میدهد سپس (بعد از هدف گیری ) در چوب نی مانند میدمد و گلوله از آن بشدت پرتاب میشود. این نوع پرتاب گلوله بیشتر به هدف میرسد. (از صبح الاعشی قلقشندی ج 2 ص 137).
ترجمه مقاله