ترجمه مقاله

زبلة

لغت‌نامه دهخدا

زبلة. [ زُل َ ] (ع اِ) لقمة. (اقرب الموارد) (آنندراج ) (شرح قاموس ) (تاج العروس ). || نیلة (چیزی ). (لسان العرب ). مصحح لسان در حاشیه چنین توضیح داده است : در نسخه ٔ اصل نیله آمده و علامت تردید پهلوی آن گذارده شده ، اما در ماده ٔ نیل از قاموس آمده : ما اصاب نیلاو نیلة؛ یعنی شیئاً. (نقل از حاشیه ٔ لسان العرب ).
ترجمه مقاله