ترجمه مقاله

زبون افکن

لغت‌نامه دهخدا

زبون افکن . [ زَ اَ ک َ ] (نف مرکب ) آنکه با ناتوانان زورآوری کند. ضعیف چزان . آنکه مردم ناتوان را بیازارد و با آنان زورآوری کند :
مشو با زبون افکنان گاودل
که مانی در اندوه چون خر بگل .

نظامی .


ترجمه مقاله