ترجمه مقاله

زبیدی

لغت‌نامه دهخدا

زبیدی . [ زَ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن ابی القاسم ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به مزجاجی . صوفی و اهل زبید یمن است . اشرف اسماعیل ، سپس فرزندش الناصر او را محترم میداشتند و او ندیم و ملازم الناصر بود. مزجاجی در زبید مسجدی نیکو بنا کرد و کتابخانه ای بزرگ بر آن وقف کرد و در آن کتابخانه کتب بسیار در فنون مختلف گردآوری کرده بود. او راست : هدیة السالک الی اهدی المسالک . (از اعلام زرکلی چ 2 ج 7 ص 274). در کتاب طبقات الخواص ص 155 و نیز در الضوء اللامع ج 9 ص 188 ترجمه ٔ او آمده است . (از حاشیه ٔ الاعلام ج 7 ص 274).
ترجمه مقاله