ترجمه مقاله

زبیدی

لغت‌نامه دهخدا

زبیدی . [ زُ ب َ ] (اِخ ) محمدبن حسین اندلسی ، صاحب قالی .او و دو پسرش منسوب اند به زبید (بطنی از مذحج ) و ازعلماء لغت به شمار میروند. در برخی از نسخ قاموس (در توصیف آنان ) چنین آمده : اللغویون الزبیدیون . (از تاج العروس ). سمعانی آرد: محمدبن حسین زبیدی نحوی از قبیله ٔ زبید و از ائمه ٔ نحو و عربیت و لغت است . کتاب العین خلیل را مختصر ساخته و در باب «ابنیه » و «اغلاطعامه » و «اخبار نحویان » کتابها پرداخته است . شعر بسیار سرود، و از ابوعلی قالی نقل روایت کند. فرزندش محمد و نیز ابراهیم بن محمدبن زکریای زهری از او روایت دارند. وی بسال 380 هَ . ق . درگذشت . (از انساب ). یاقوت آرد: محمدبن حسن اشبیلی مکنی به ابوبکر، عالم لغوی ساکن قرطبه ٔ اندلس ، از اسماعیل قالی علم فراگرفت .حکم بن عبدالرحمن (سلطان اموی بلاد مغرب ملقب به مستنصر) برای تعلیم و تأدیب فرزندش از او دعوت کرد. وی بگفته ٔ ابن بشکوال در 379 و بگفته ٔ حمیدی در حدود 380 در اشبیلیه (سویل ) وفات یافت . جمع فراوانی از او روایت دارند و از آن جمله اند، فرزندش ابوالولید محمد و ابراهیم بن محمد افلیلی نحوی و دیگران . زبیدی منسوب است به زبیدبن صعب بن سعد العشیره قوم عمروبن معدیکرب زبیدی . حمیدی گوید: ابوبکر زبیدی از پیشوایان لغت و عربیت است ، در نحو کتابی تألیف کرده بنام کتاب الواضح ، و نیز کتاب العین را به وجهی نیکو مختصر ساخته .دیگر از مؤلفات اوست : «کتاب در ابنیه ٔ سیبویه »، «کتاب در اغلاط عامه » و «کتاب طبقات النحویین ». بطوری که شنیده ام مردم غرب (اندلس ) اقبالی سخت بر مؤلفات او دارند بویژه بر کتاب مختصر عین ، زیرا وی در عین اختصار آن را تکمیل و شرح کرده و چیزهایی بر آن افزوده که نبودنش نقیصه ٔ کتاب عین محسوب است . ابوبکر را تصنیفات دیگر نیز در فنون متنوع ادب است . وی به گفته ٔ حمیدی شعر بسیار دارد و از آنجمله اشعاری است که برای ابومسلم بن فهد نوشته :
ابامسلم ان الفتی بجنانه
و مقوله لا بالمراکب و اللبس
و لیس ثیاب المرء تغنی قلامة
اذا کان مقصوراً علی قصر النفس
و لیس یفید العلم و الحلم و الحجی
ابامسلم طول القعود علی الکرسی .
حمیدی گوید: زبیدی سرانجام از «الحکم » اجازت بازگشت به اشبیلیه خواست و مستنصر با درخواست او موافقت نکرد، زبیدی در این باب به سلمی کنیزک خود در اشبیلیه نامه ای نوشت و این چند شعر در آن نامه گذارد:
ویحک یا سلمی لاتراعی
لابد للبین من زماع
لاتحسبنی صبرت الا
کصبر میت علی النزاع
ماخلق اﷲ من عذاب
اشد من وقفة الوداع
ما بینها و الحمام فرق
لو لا المناجات و النواعی .
(از معجم الادباء چ مارگلیوث ج 1 ص 444).
ترجمه مقاله