زجاجلغتنامه دهخدازجاج . [ زَ ] (ع اِ) قطرب در مثلثات زجاج را به معنی دانه ٔ میخک آورده است . (تاج العروس ). میخک . (از اقرب الموارد) (از المعجم الوسیط) (از البستان ).