ترجمه مقاله

زجمول

لغت‌نامه دهخدا

زجمول . [ زَ ] (ع اِ) حبی است دوایی و آنرا بفارسی تخم کشوت خوانند. طبیعت آن معتدل است در سردی و گرمی . (برهان قاطع) (آنندراج ). حبه ای است دوایی که تخم کشوت نیزگویند. (ناظم الاطباء). در معجم طبی انگلیسی - عربی در برابر کلمه ٔ کشوت افتیمون آمده : افتمون ، اپتیمون .(ابن بیطار). گیاهیست . بزر کشوت . کشوثه . کشوتی . هامول . هماض الارنب . (ابن البیطار: زحموک ) (از معجم طبی ). کشوث . کشوتی . هماض الارنب . ششابرد. زجمول . ششمون . افتموم ، افتمون ، کشوثه . هامول ، کشوت . زحموک . افتیمون .شکوثا. حماض الارنب . سرند. دواء الجنون . شجر الضبع. سورمور. شیون . اکاس پیل . امل پیل . حامول . اکثوت . کشمورین . امرلته . برش . ناورغبا کشیون یبانی . کتانی . سس .شن . (فرهنگ گیاهی بهرامی ج 1 ص 340). بزرالکشوت را زجمول خوانند و بسریانی دینار. و تخم کشوت و شکوثا نیز خوانند و طبیعت آن معتدلست ... بطعم بغایت تلخ بود. و بمنفعت مانند تخم کاسنی بود در اکثر حالات . (اختیارات بدیعی ). تخم کشوت است . (فهرست مخزن الادویه ). و در ذیل «کشوت » در آن کتاب آمده : کشوت عربیست و بعضی گفته اند معرب است ، بیونانی تبروطوس و بسریانی ناورغبا نیز و برومی کشمورین و بفارسی برش و بهندی امل بیل و اکاسی بیل و امرلته نیز نامند و گفته اند که بفارسی زحمول نامند و گفته اند که زجمول نام تخم کشوث است . تخم کشوت . (الفاظ الادویه ). کشوت ، جمول را گویند و بعضی گفته اند کشوت چیزی است که در هند اسپرگ (بکاف عجمی ) گویند و گفته اند که کشوت اکاس بیل است . (میزان الادویه ). رجوع به تذکره ٔ انطاکی ، بحر الجواهر، حماض الارنب و اکشوت ، کشوت و زحموک در این لغت نامه شود.
ترجمه مقاله