ترجمه مقاله

زحلوط

لغت‌نامه دهخدا

زحلوط. [ زُ] (ع ص ) مرد پست و فرومایه . عامه گویند: تزحلط؛ یعنی بدون اختیار در سراشیب فرود آمد. (از محیط المحیط). مرد ناکس و فرومایه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از جمهره ٔ ابن درید ج 3 ص 379).
ترجمه مقاله