ترجمه مقاله

زراکن

لغت‌نامه دهخدا

زراکن . [ زَ ک َ ] (نف مرکب ) زرآکننده . که زر را در جائی انباشته کند. که زر جمع کند و در جائی انبار نماید :
زراکن که او خاک بر زر کند
خورد خاک و هم خاک بر سر کند.

نظامی .


ترجمه مقاله