ترجمه مقاله

زرخرید

لغت‌نامه دهخدا

زرخرید. [ زَ خ َ ] (ن مف مرکب ) غلام و کنیزک که خریده شده باشد. (آنندراج ). هر چیز که شخص خریده باشد مانند غلام و داده . (ناظم الاطباء). درم خرید. درم خریده . مملوک . عبد. بنده . غلام زرخرید. بنده ٔزرخرید. کنیز زرخرید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله