زرد گل
لغتنامه دهخدا
زرد گل . [ زَ گ ُ ] (اِ مرکب ) گل زرد. (فرهنگ فارسی معین ). نوعی از گل سرخ به رنگ زرد. رز زرد :
به زرینه جام اندرون لعل گل
فروزنده چون لاله بر زرد گل .
زرد گلان شمع بر افروختند.
سرخ گلان یاقوت اندوختند.
هر زردگلی به کف چراغی دارد
هر آهوکی چرا به راغی دارد.
زرد گل بینی نهاده روی را بر نسترن
نسترن بینی گرفته زرد گل را در کنار.
به زرینه جام اندرون لعل گل
فروزنده چون لاله بر زرد گل .
عنصری .
زرد گلان شمع بر افروختند.
سرخ گلان یاقوت اندوختند.
منوچهری .
هر زردگلی به کف چراغی دارد
هر آهوکی چرا به راغی دارد.
منوچهری .
زرد گل بینی نهاده روی را بر نسترن
نسترن بینی گرفته زرد گل را در کنار.
منوچهری .