ترجمه مقاله

زرسپ

لغت‌نامه دهخدا

زرسپ . [ زَ رَ ] (اِخ ) پسر منوچهرشاه . (از فهرست ولف ). نام پسر منوچهر و برادر نوذر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
منوچهر را بد دو پور گزین
دلیر و خردمند و بافرودین .
یکی نام نوذر دگر چون زرسپ
به میدان بمانند آذرگشسپ .

فردوسی (شاهنامه ٔ چ بروخیم ج 1 ص 141).


ترجمه مقاله