ترجمه مقاله

زرف

لغت‌نامه دهخدا

زرف . [ زَ رَ ](ع مص ) با سر شدن جراحت . (تاج المصادر بیهقی ). تازه شدن زخم بعد به شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به ماده قبل شود.
ترجمه مقاله