ترجمه مقاله

زرنت

لغت‌نامه دهخدا

زرنت . [ زَ رَ ] (ص ) پیر و فرتوت و شکسته . در فرهنگ ایران باستان آرد: واژه هایی از این بنیاد (زال ، زر) در اوستا بسیار است چون زئورون و زئیرین که در هر دو صفت است بمعنی فرتوت و شکسته . زرنت در سانسکریت جرنت بهمین معنی است . (فرهنگ ایران باستان صص 312 - 313). رجوع به زال و زر شود.
ترجمه مقاله