ترجمه مقاله

زروغ

لغت‌نامه دهخدا

زروغ . [ زَ / زُ] (اِ) آروغ . (از جهانگیری ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا) (ناظم الاطباء). آروغ و آن بادی باشد که با صدا از راه گلو برآید. (از برهان ). در جهانگیری آورده و در رشیدی گفته که این تصحیف است و اصل آروغ بفتح است ، چنانکه نوری جامی گفته ... (آنندراج ) (انجمن آرا).
ترجمه مقاله