ترجمه مقاله

زریر

لغت‌نامه دهخدا

زریر. [ زَ ] (اِخ ) نام برادر گشتاسب است . (برهان ) (از جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از شرفنامه ٔ منیری ). در اوستا «زئیری « »وئیری » جزو اول بمعنی زرین و زردرنگ و جزو دوم از ریشه ٔ «وره » پهلو «ور» فارسی بر (سینه ) است جمعاً بمعنی زرین بر و زرین جوشن . زریر پسر کَی لهراسب و برادر کَی گشتاسب سپهبد ایران بوده است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). پسر لهراسب و برادر گشتاسب و سپهبد ایران و پیرو زردشت . وی درجنگهای دینی ایرانیان با تورانیان بدست بیدرفش (ویدرفش ) جادو کشته شد (داستان ). (فرهنگ فارسی معین ج 5). نام برادر گشتاسب شاه . (از فهرست ولف ) :
یکی نام گشتاسب دیگر زریر
که زیر آوریدی سر نره شیر.

فردوسی .


بگفت و پراندیشه می بود دیر
بفرمود تا پیش او شد زریر.

فردوسی (از جهانگیری ).


رجوع به یشتها، مزدیسنا، فرهنگ ایران باستان ، خرده اوستا و حبیب السیر شود.
ترجمه مقاله