ترجمه مقاله

زشت

لغت‌نامه دهخدا

زشت . [ زَ ] (اِ) بمعنی دیدن باشد و عربی رؤیت خوانند. (برهان ). در تحفه به فتح زا بمعنی دیدن و در فرهنگ بجای دیدن دویدن آورده . (فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (آنندراج ).در برهان زنشت بر وزن بهشت بمعنی دیدن آورده ... (انجمن آرا) (آنندراج ). رجوع به ماده ٔ قبل و زنشت شود.
ترجمه مقاله