ترجمه مقاله

زعق

لغت‌نامه دهخدا

زعق . [ زَ ع ِ ] (ع ص ) ترسنده به شب در حالت نشاط. نعت است از زَعَق مصدر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ترسنده به شب . (از اقرب الموارد). ترسیده و مخوف . (ناظم الاطباء). || شادمانی که در عین شادی می ترسد. (از اقرب الموارد). || شادمان و خرم . (ناظم الاطباء). || (مص ) شور و تلخ و سطبر گردیدن آب . (آنندراج ).
ترجمه مقاله