ترجمه مقاله

زعیر

لغت‌نامه دهخدا

زعیر. [ زَ ] (اِ) در مجمع الفرس سروری بمعنی تخم کتان نوشته اند و آن دانه ای باشد که روغن از آن گیرند و به این معنی در فرهنگ جهانگیری باغین نقطه دار آمده است . (برهان ). تخم کتان که از او روغن چراغ گیرند. (انجمن آرا) (آنندراج ) :
هر دل که ز رشک در زحیر است
در زیر جواز چون زعیر است .

راجی (از آنندراج ).


رجوع به زغیر شود.
ترجمه مقاله