ترجمه مقاله

زفن

لغت‌نامه دهخدا

زفن . [ زَ ] (ع مص ) پای کوفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). پای کوفتن و رقص نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || به بازی داشتن کودک را و رقصانیدن آن . || رقص و بازی کردن به سلاح . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله