ترجمه مقاله

زقاق

لغت‌نامه دهخدا

زقاق . [ زُ ] (ع اِ) کوچه و گاهی مؤنث آید. ج ، زُقّان ، اَزِقَّة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کوچه و برزن و معبر تنگ و کوچه ٔ بن بست . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). میدان . بازار. راه . صراط. سبیل . خیابان میان خرمابنان ... (ناظم الاطباء). || به مجاز، دریای میان طنجه و جزیره ٔ خضرا در بلاد مغرب . (از اقرب الموارد). رجوع به زقاق (اِخ ) شود.
ترجمه مقاله