ترجمه مقاله

زلقوم

لغت‌نامه دهخدا

زلقوم . [زُ ] (ع اِ) خشکنای گلو. (منتهی الارب ) (آنندراج ). حلقوم و خشکنای گلو. (ناظم الاطباء). حلقوم . (از ذیل اقرب الموارد). || زنخ و چانه . (ناظم الاطباء). بینی و پوزه ٔ سگ و جانوران درنده . ابن اعرابی گوید: زلقوم الفیل ؛ خرطوم آن . (از ذیل اقرب الموارد).
ترجمه مقاله