ترجمه مقاله

زملکان

لغت‌نامه دهخدا

زملکان . [ زَ ل َ / زِ ل ِ ] (اِخ ) دهی است به دمشق . (منتهی الارب ) (از انساب سمعانی ) (از لباب الانساب ). و از آن ده است شیخ الشیوخ ابوالمعالی . (منتهی الارب ). || قریه ای است در بلخ . (از انساب سمعانی ) (از لباب الانساب ). صحرائی است بعید اطراف ، به بلخ . (منتهی الارب ). نام صحرائی به اطراف بلخ . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله