ترجمه مقاله

زمیاد

لغت‌نامه دهخدا

زمیاد. [ زَ م ِ / زَ ] (اِ) نام روز بیست و هشتم است از هر ماه شمسی . گویند در این روز تخم افکندن و درخت نشاندن و عمارت کردن بسیار خوب است . (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از غیاث ). || نام فرشته ای است که به محافظت حوران بهشتی و تدبیر مصالح این روز (روز بیست و هشتم از هر ماه ) مأمور است . (از برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). سروشی است که به محافظت حوران بهشتی مأمور است وتدبیر امور مصالح روز معاد بدو متعلق است . (فرهنگ جهانگیری ). پورداود آرد: یشت نوزدهم معمولاً زامیاد نامیده میشود، اما نظر به مندرجاتش باید آن را کیان یشت نامید، چنانکه در یک نسخه ٔ قدیم ... زامیاد یعنی زم یزد یا به عبارت دیگر فرشته ٔ زمین ... (یشتها ج 2 ص 303). رجوع به زامیاد شود.
ترجمه مقاله