ترجمه مقاله

زنبور کاتب

لغت‌نامه دهخدا

زنبور کاتب . [ زَم ْ / زُم ْ رِ ت ِ ] (اِخ ) ابن فرج کاتب . بعربی شعر گفته و دیوان او پنجاه ورقه است . (ابن ندیم ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). از معاصران ابونواس و بقول بعضی ، آل نوبخت بمناسبت قطعه ای که زنبور کاتب در هجو علی بن ابی طالب و پیروان آن حضرت به اسم ابونواس ساخته و روایت کرده بود، ابونواس را مسموم ساختند. رجوع به خاندان نوبختی اقبال ص 22 شود.
ترجمه مقاله