ترجمه مقاله

زنجیل

لغت‌نامه دهخدا

زنجیل . [ زِ ] (معرب ، اِ) معرب زنجیر فارسی است که عربان از آن فعل هم ساخته اند: زنجله بزنجیل ؛ قیده بسلسله . رجوع به نقودالعربیه ص 47، 95، 174، و زنجیر شود.
- زنجیل الدراهم . رجوع به زنجیرالدارهم و نقودالعربیه ص 176 شود.
ترجمه مقاله