ترجمه مقاله

زنن

لغت‌نامه دهخدا

زنن . [ زَ ن َ ] (ع ص ) ماء زنن ؛ آب کم و تنک و کذا میاه زنن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || چاه که در وی آب هست یا نه معلوم نباشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). چاهی که معلوم نباشد در وی آب هست و یا نیست . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله