ترجمه مقاله

زنگه

لغت‌نامه دهخدا

زنگه . [ زَ گ َ ] (اِخ ) نام پهلوانی بوده که پدر او را شاوران خوانند.(برهان ). نام مبارزی است از ولایت زنگه که پدرش شاوران نام داشته ، در شاهنامه ٔ فردوسی مذکور است . (انجمن آرا) (آنندراج ). نام مبارزی است که پدرش شاوران نام داشت . (فرهنگ رشیدی ). نام پهلوانی . (ناظم الاطباء). یکی از پهلوانان ایران . (از فهرست ولف ) :
نوازاده ٔ زنگه را بازجست
طلب کرد و زنگار از آیینه شست .

نظامی (شرفنامه چ وحید ص 229).


رجوع به ماده ٔ قبل و بعد شود.
ترجمه مقاله