ترجمه مقاله

زهالیق

لغت‌نامه دهخدا

زهالیق . [ زَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ زهلوق . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حمر زهالیق ؛ خران فربه . (منتهی الارب ). رجوع به زهلوق و ماده ٔ قبل شود.
ترجمه مقاله