ترجمه مقاله

زهدفروشی

لغت‌نامه دهخدا

زهدفروشی . [ زُ ف ُ ] (حامص مرکب ) عمل زهدفروش :
چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد
این چه عیب است بدین بی خردی وین چه خطاست
باده نوشی که در او روی و ریایی نبود
بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست .

حافظ.


رجوع به زهد و زهدفروش و دیگر ترکیبهای آن شود.
ترجمه مقاله