زهرآبجوش
لغتنامه دهخدا
زهرآبجوش . [ زَ ] (اِ مرکب ) شمشیر. (ناظم الاطباء). || (ص مرکب ) تیغ یا شمشیر زهرآگین :
یمانی یکی تیغ زهرآبجوش
حمایل فروهشته از طرف دوش .
رجوع به زهر و زهراب و دیگر ترکیبهای این کلمه شود.
یمانی یکی تیغ زهرآبجوش
حمایل فروهشته از طرف دوش .
نظامی .
رجوع به زهر و زهراب و دیگر ترکیبهای این کلمه شود.