زهراء
لغتنامه دهخدا
زهراء. [ زَ ] (اِخ ) زهرا. لقب حضرت فاطمه رضی اﷲ عنها لکرمها و صفائها. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).فاطمة الزهراء، زوجه ٔ امام علی . (از اقرب الموارد).لقب حضرت فاطمه رضی اﷲ عنها از آنکه آن حضرت سپیدپوست بودند، مأخوذ از زُهره که بمعنی بیاض و حسن است .(غیاث ) (آنندراج )... لانها اذا قامت فی محرابها زهر نورها لاهل السماء کما یزهر نورالکواکب لاهل الارض . (ناظم الاطباء). لقب فاطمه بنت محمد مصطفی صلی اﷲ علیه وآله و سلم . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
ز فرزند زهرا و حیدر گرفتم
من این سیرت راستین محمد.
آن روز در آن هول وفزع بر سر آن جمع
پیش شهدا دست من و دامن زهرا.
چون به حب آل زهرا روی شستی روز حشر
نشنود گوشت ز رضوان جز سلام و مرحبا.
آن خدیجه همتی کز نسبتش
بانوان را قدر زهرا دیده ام .
شبهت حوانویسم تهمت هاجر نهم
چادر مریم ربایم پرده ٔ زهرا درم .
رجوع به فاطمه شود.
ز فرزند زهرا و حیدر گرفتم
من این سیرت راستین محمد.
ناصرخسرو.
آن روز در آن هول وفزع بر سر آن جمع
پیش شهدا دست من و دامن زهرا.
ناصرخسرو.
چون به حب آل زهرا روی شستی روز حشر
نشنود گوشت ز رضوان جز سلام و مرحبا.
ناصرخسرو.
آن خدیجه همتی کز نسبتش
بانوان را قدر زهرا دیده ام .
خاقانی .
شبهت حوانویسم تهمت هاجر نهم
چادر مریم ربایم پرده ٔ زهرا درم .
خاقانی .
رجوع به فاطمه شود.