ترجمه مقاله

زوانی

لغت‌نامه دهخدا

زوانی . [ زَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ زانیة. (ناظم الاطباء). در اقرب الموارد زَوان جمع زانیة آمده است : زنی الرجل ... و زناءً (یأی )؛ فجر فهو زان . ج ، زناة و هی زانیة. ج ، زَوان . (اقرب الموارد). رجوع به زَوان شود.
ترجمه مقاله