ترجمه مقاله

زوباغ

لغت‌نامه دهخدا

زوباغ . (اِخ ) نام حیزیست که بنای مخنثی نهاد. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 242). نام کسی است که حیزی و مخنثی را او بنا نهاد و ازو زاییده شد. (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). حیزی که بنای مخنثی نهاد. (فرهنگ رشیدی ) :
زوباغ وقف کرده بر آن مرزت
کیر خر و مناره ٔ اسکندر .

طیان (از لغت فرس اسدی چ اقبال ایضاً).


ترجمه مقاله