ترجمه مقاله

زودافکن

لغت‌نامه دهخدا

زودافکن . [ اَ ک َ ] (نف مرکب ) که زود افکند. که به اندک زمانی از پای درآورد. که فی الفور مست سازد :
کو آن می دیرسال زودافکن تو
محراب دل من و حیات تن تو
میخانه مقام من به و مسکن تو
خم بر سر من سبوی در گردن تو.

خاقانی .


ترجمه مقاله