زودجوشلغتنامه دهخدازودجوش . (نف مرکب ) که زود به جوش آید. مقابل دیرجوش : این سماور بسیار زودجوش است . دیگ آلومی نیوم زودجوش است . (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا).